تابِ تنه تلاشی است شخصی برای مواجهه با لحظات درونیِ ناپایدار، لحظاتی که معلق است بین گذشته و حالِ خود و آنچه باید یا نباید باشد. اضطراب، سکون و نه به عنوان یک وضعیت منفی بلکه به مثابهی امکانهایی برای تأمل و بازتعریف. هر اثر پاسخی است برای بازگشت به سوالی درونی، پرسشی که نه برای پاسخ بلکه برای درگیر ماندن به میان میآید، این پرسش دعوتی است برای مواجهه، تابآوری و در نهایت ادامه دادن.



